تاریخ ایران همواره پر از فراز و نشیب های فراوانده است. که این کشور کهن را گاهی آنقدر به اوج شوکت رسانیده بود که فرمانروایی بخش عظیمی از جهان به عهده داشت. و گاهی چونان به ضعف کشیده شده بود که جز فقر و نیستی برای مردم این آب و خاک ثمری نداشته است. واین اوج و حضیض , جز به کفایت و بی کفایتی پادشاهان ایران بستگی نداشته است.
• کورش بزرگ بنیان گزار شاهنشاهی ایران , از چهره های ممتاز تاریخ بشری است. او نه فقط بنیان نخستین امپراطوری بزرگی را ,که ایرانیان را بیش از دویست سال به قدرت جهانی تبدیل کرد استوار ساخت , بلکه اقدامات او تاثیر فرهنگی شگرفی بر زندگی و تمدن بشر نهاد.
او جانشین کمبوجیه که مدت کوتاهی حکومت کرد نبشته چندانی باقی نگذارده اند تا شخصیت کاملتری از آنها به دست دهد.
کوروش را که به باید یکی از بزرگترین شخصیت تاریخ بشر خواند , از پادشاهانی بود که ایرن را به نهایت شوکت و مقام خود در جهان رسانید.
او در زمان پادشاهی، فقط به جنگ و نیستی فکر نمی کرد و صلح جهانی را اشاعه میداد. مظالعه تاریخ در زمان او آنچنان عجیب و خواندنی است , که انسان را به اوج ناباوری میرساند.
در سراسر تاریخ ایران باستان هیچ فرمانروایی به اندازه ی کوروش کبیر , نخستین پادشاه هخامنشی که به تعبیر علامه طباطبایی مفسر عالیقدر قرآن کریم همان ذالقرنین میباشد , به رعایت قواعد انسانی در جنگها , احترام به حیات و سلامت انسانها نپرداخته است.
رفتار بشر دوستانه ی این انسان خردمند و فرهیخته با مردم سارد و پادشاه لیدی پس از فتح آسیای صغیر و ممانعت سپاهیانش از تاراج اموال مردم , جلوه های درخشانی از تجلی روح باشکوه یک ایرانی آزاده و یک انسان به تمام معنا را نشان میدهد. او پس از فتح بابل نیز چنان با مردم بابل و یهودیان و معابد و پرستشگاههای, به طور انسانی و نوع دوستانه رفتار کرد که پیامبر بنی اسرائیل شموئیل او را مسیح خداوند و شبان خداوند برای انسانها نام نهاد.
• پس از فتح بابل در سال 538 قبل از میلاد کوروش بیانیه ای برای اعلام اهداف و سیاست خود صادر کرد. و بعدها نخستین منشور حقوق بشر شناخته شد. این سند بخشی از اصولی بود که کوروش در نظر داشت برای برقراری صلح میان انسانها تحقق بخشد.
اعلامیه ی حقوق بشر کوروش پس از فتح بابل که حاوی قواعد مترقیانه حقوق بشر میباشد , سند بسیار ارزشمند ی است که از دوران باستان تاریخ جهان به یادگار مانده است. قسمتی از نوشته های منظومه ی بابلی که نگاشته شده توسط کاهنان بابل است را در ذیل میخوانید:
وقتی که انسان اعلامیه ی حقوق بشر کوروش را میخواند , به راحتی میتواند آنرا به جوامع امروزه و متمدن بشر تعمیم دهد. که این نشان از روح بالای این بزرگ مرد پارسی دارد.
این بیانیه بر کتیبه ی گلی به زبان اکدی و به خط میخی نوشته شده است. که در سال 1879در نینوای عراق کشف شد . و هم اکنون در موزه ی بریتانیاست.
• کوروش در کتیبه ی خود چنین می گوید :
در بیانیه ی حقوق بشر کوروش 10 بند وجود دارد :
آنگاه که من به آرامش و بی آزار به بابل آمدم (1) ,
در میان هلهله وشادی و اورنگ فرمانروایی را در کاخ پادشاهی استوار داشتم (2) ...
بی شمار سپاهیانم به صلح در بابل گام برداشتند (3)
روا نداشتم کسی وحشت را به سرزمین سومر واکد فرا آورد. (4)
نیازمندی های بابل و تمام پرستشگاههای آنان را پیش دیده داشتم. و در بهبود زندگی همگان کوشیدم. (5)
همه ی یوغ های ننگین بردگی را از مردمان بابل برداشتم.(6)
خانه های ویرانشان را آباد کردم.به تیره بختی هایشان پایان دادم. (7)
مردوک , مهتر خدای از کردارم شاد شد. و به من کوروش , پادشاهی را که او را نیایش کرده و به کمبوجیه پسرم... و به همه ی سپاهیانم مهربانانه برکت داد. و از ته دل در پیشگاهش , خدایگانی والای او را بس گرامی داشتیم. و همه ی پادشاهانی که در بارگاه خود به تخت نشسته اند , از چهار گوش جهان از فرا دریا تا فرو دریا ... همه ی پادشاهان باختر زمین که در خیمه ها سکونت داشتند , برای من خراج گران آوردند. و در بابل بر پایم بوسه زدند. از ... تا شهر های آشور و شوش آگاده اشنونا شهر های زمبان مورنو در , تا قلمرو سرزمین گوتیوم شهر های مقدس فرانسوی , دجله را که پرستشکاههاشان دیر زمانی ویران بود تعمیر کردم. و پیکره ی ایزدانی که میان آنان جای داشتند , به جای خود بازگرداندم. و در منزلگاهی پایدار اقامت دادم. (8)
تمام مردمان آواره را جمع کردم و خانه هاشان را به آنان باز گرداندم. (9)
اجازه دادم همگان در صلح بزیند. (10)
• از این 10 بند، می توان چنین برداشت کرد :