«روزنه»
دستانش ...!
نمای بزرگتر عکس را در فتوبلاگ «روزنه» ملاحظه نمائید: اینجا
عکس از: «حسین رضایی» با Canon6D
تابستان 94 / دستان مادربزرگ
دستانش ...!
نمای بزرگتر عکس را در فتوبلاگ «روزنه» ملاحظه نمائید: اینجا
عکس از: «حسین رضایی» با Canon6D
تابستان 94 / دستان مادربزرگ
قطعهای شنیدنی «در دل طبیعت وحشی»!
«جامعه»! ... نام یکی از قطعات آلبوم موسیقی متن فیلم «در دل طبیعت وحشی» است که توسط «جری هنان»، آهنگساز ایرلندی-آمریکایی ساخته و توسط «ادی وِدِر» اجرا شده ... شنیدن آن خالی از لطف نیست!
این موزیک زیبا، شنیدنی و آرامش بخش را از اینجا بشنوید
غار «یخ مراد» سرویس بهداشتی نشده است!
آنچه مطرح شده صحت ندارد!
مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری «البرز» با بیان اینکه غار ۵۰ میلیون ساله «یخ مراد» تبدیل به سرویس بهداشتی نشده است، گفت: اتفاقاً طبق هماهنگی با تمام دستگاههای مرتبط مشغول ساخت دسترسی آسان برای حضور گردشگران در این غار هستیم.
«عبدالناصر میرچی» اظهار داشت: میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز با هماهنگی با دستگاههای مرتبط استانی اقدام به ایجاد مسیر پلکانی برای دسترسی آسان به غار یخ مراد کرده است.
وی درباره اینکه گفته میشود این غار به عنوان سرویس بهداشتی توسط کارگران این پروژه مورد استفاده قرار میگیرد، گفت: این موضوع صحت ندارد چرا که دسترسی به این غار مشکل است حتی گردشگران عادی نیز نمیتوانند بدون تجهیزات وارد این غار شوند چه برسد به اینکه به عنوان سرویس بهداشتی مورد استفاده قرار گیرد از سوی دیگر اگر چنین خبطی را یک نفر در یک پارک هم انجام دهد آیا مسئول آن شهرداری است؟
مدیر کل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز تصریح کرد: به دلیل اینکه دسترسی گردشگران به این غار حداقل 50 میلیون ساله بسیار سخت بوده، با اختصاص 100 میلیون تومان اعتبار، تسهیل مسیر دسترسی را در دست اقدام داریم.
«مریم نیری»، نائب رئیس هیئت کوهنوردی البرز نیز در این باره گفت: به منظور حفظ امنیت و ایمنی گردشگران، موضوع تسهیلسازی مسیر دسترسی به غار یخ مراد توسط دستگاههای مرتبط از جمله گردشگری استان مورد پیگیری قرار گرفته است.
وی افزود: مخاطبان این غار اکثرا مخاطبان تخصصی هستند و تنها با تجهیزات غارنوردی میتوانند به این غار ورود کنند بنابراین این غار گردشگر عمومی بسیار اندکی دارد که تنها میتوانند به دهانه غار وارد شوند.
غار «یخ مراد» در حوالی روستای آزادبر و روستای کهنه ده در منطقه گچسر و جاده چالوس و در فاصله 65 کیلومتری تهران است.
«به علت وجود فسیلی بر روی سنگ بزرگی در نزدیکی دهانه اصلی از گونه نرمتنان دریایی مربوط به دوره سوم زمین شناسی به نام (کاردیتا- KARDITA) این نظریه که غار در حدود 50 میلیون سال پیش در زیر دریا به وجود آمده از صحت بیشتری برخوردار است». (رجوع به کتاب غار و غارنورد – نوشته علی جوانشاد).
منبع: فارس
روایتِ «ابتکار» از «طاعون» در «هفتاد قله»:
روند بیماری در منطقه کند شده است!
رییس سازمان محیط زیست در صفحه اینستاگرام خود؛ وضعیت فعلی شیوع طاعون در منطقه هفتاد قله استان مرکزی را روایت کرده است.
«معصومه ابتکار»: " دیروز در سفر به استان مرکزی ابتدا به منطقه هفتاد قله رفتم. این منطقه بسیار ارزشمند در هفته های اخیر در گیر بیماری طاعون نشخوارکنندگان بود. به این منظور پیگیری های جدی برای شناسایی بیماری، واکسیناسیون دام های اهلی برای کنترل و جلوگیری از گسترش بیماری توسط سازمان دامپزشکی، ضد عفونی آبشخورها و اقداماتی مشابه داشته ایم. براساس آخرین گزارش ها روند بیماری در منطقه کند شده و در عین حال اعتبارات لازم برای واکسیناسیون سال آینده پیشبینی شده است. "
منبع: سلامت نیوز
--------------------------
پینوشت:
پیش از این؛ گزارشها بر افزایش تلفات گونههای جانورری منطقه از جمله «کَل»، به 1000 رأس حکایت داشت!
«ماجراجويي» چطور تبديل به يک شاخه «گردشگري» شد؟
آیا مختص بچه پولدارهاست؟!
ماجرا از آنجا شروع شد که چرخه اقتصادي دنيا از سوي کهنسالان به سمت جوانان تغيير کرد، جوانان گرايش به تجربه اي نو و هيجاني دارند و انواع ديگر گردشگري اقناعشان نميکرد، پس به مرور نوع جديدي از گردشگري به نام گردشگري ماجراجويانه به وجود آمد.
«علي شادلو»: گردشگري ماجراجويانه را ميتوان اينطور تعريف کرد: سفري است که در آن مسافر درصد ريسک بيشتري را بپذيرد تا هيجان بيشتري را تجربه کند به اين نوع سفر ميگويند گردشگري ماجراجويانه! البته اينکه هر فرد چند درصد اين ماجراجويي را ميپذيرد به سن، ظرفيتهاي فردي و تواناييهايش مربوط ميشود.
گردشگري ماجراجويانه تنوع محصول بسيار زيادي دارد، که ميتوان به سفر ماجراجويانه در آب مانند: آب راکد و آب جاري که شامل رَفتينگ، اسکي روي آب، غواصي، جت بون و سفر ماجراجويانه در کوه با سنگنوردي، ديواره نوردي، يخ نوردي و... اشاره کرد، همه اين نوع سفرها يک ظاهر حرفهاي و يک ظاهر عمومي دارد. يعني افراد عادي هم ميتوانند اين تجربه را کسب کنند.
در واقع همگاني شدن ورزش حرفهاي را گردشگري ماجراجويانه ميگوييم، طبيعتاً اين فعاليت، يک فعاليت قهرماني نيست و افراد ماجراجو بهصورت مبتدي تري يک هيجان را تجربه ميکند ... ادامه متن را بخوانید
در دنیای فراموشی؛ «عکسها» راوی میشوند!
روز جهانی «عکاسی» مبارک
عکس از: «حسین رضایی» / فتوبلاگ «روزنه»/ نمای بزرگ
امروز برابر با 19 آگوست (28 مرداد) در تقویم بسیاری از کشورهای جهان بعنوان «روز جهانی عکاسی» نامگذاری شده است ... چرا این روز چنین عنوانی بر خود گرفته است و تاریخچهی این نامگذاری چیست و به چه رویدادی بازمیگردد؟
قدیمیترین عکس ثبت شده در تاریخ عکاسی تصویری است که «نیسفور نیپس»(1) ، اشرافزادهی فرانسوی در سال 1826 با فرایندی که خود آن را هلیوگرافی(2) نامید از چشمانداز پنجرهی اتاقش گرفت ... چند سال بعد یک فرانسوی دیگر به نام «لوئی داگر»(3) به سال 1837 به فناوریای دست یافت که تصویری مثبت، مستقیم و پایدار بر صفحهی نقرهاندود ثبت میکرد ... او فناوری خود را داگروتیپ(4) نامید که در تاریخ عکاسی بعنوان نخستین شیوهی عملی ثبت تصویر شناخته میشود. این فرایند اصلاحات و تغییراتی کرد تا اینکه در ژانویه 1839 آکادمی علوم فرانسه داگروتیپ را بعنوان یک اختراع فنی به ثبت رساند. ولی چند ماه بعد دولت فرانسه که به اهمیت این اختراع پی برده بود با تخصیص مقرری ماهانه برای «داگر» و شریکش، که فرزند «نیپس» بود، از آنان خواست که در یک گردهمایی در پاریس در 19 آگوست 1839 جزئیات فنی داگروتیپ و چگونگی کارکرد این فرایند را برای عموم شرح دهند. دولت وقت فرانسه، در آن روز، اختراع جدید یعنی «عکاسی» را بعنوان هدیهای رایگان به تمام جهان اعلام نمود و این نخستین رونمایی عکاسی برای عموم مردم بود؛ یعنی نقطهی آغاز رشد این فن و هنر در جهان.
ظاهرا پیشنهاد نامگذاری 19 آگوست – زمان نخستین رونمایی عکاسی برای عموم - بعنوان روز جهانی عکاسی نخستین بار توسط انجمنهای عکاسی در آمریکا اعلام شد ولی شورای عکاسی بینالمللی هند(5) در سال 1991 نخستین نهادی بود که این روز را رسما بعنوان روز جهانی عکاسی جشن گرفت و از آن هنگام تا امروز هر سال کشورهای بیشتری این تاریخ را بعنوان «روز جهانی عکاسی» در تقویمهای خود گنجاندهاند. بطوری که هر سال این رویداد نسبت به سال گذشته در گسترهی بزرگتری برگزار شده است.
مدتیست که به همت عکاسانی از آمریکا و استرالیا وبسایت ویژه برای «روز جهانی عکاسی» راهاندازی شده که امکان عضویت رایگان در آن برای همهی عکاسان میسر است. در صورت عضویت در سایت، افراد میتوانند از خدمات آن استفاده کنند. همچنین در این روز برنامههایی مانند سخنرانی، گردهمایی، جلسات نقد و بررسی آثار عکاسی و رویدادهای رقابتی و غیررقابتی زیادی در سراسر جهان از سوی انجمنها، گالریها، شوراها، نهادها و وبسایتهای مرتبط با عکاسی برگزار میشود.
اما متاسفانه بدلیل نبود یک نهاد واحد بینالمللی همهگیر برای هماهنگ نمودن امور، قوانین و رویدادهای مرتبط با عکاسی در جهان، نامگذاری 19 آگوست بعنوان «روز جهانی عکاسی» برای بسیاری از عکاسان در کشورهای مختلف ناشناخته مانده است! ... اما بهانهی این نامگذاری هر چه که باشد مهم وجود روزیست به نام «عکاسی»! ... روزی که همهی فعالین این حوزه در سراسر جهان بطور همزمان به عرصهای که در آن فعالیت میکنند بیشتر بیندیشند ... بهانهایست برای باهم بودن و تمرکز بیشترشان روی شباهتها ... فرصتی برای معرفی بیشتر این پدیدهی شگفتانگیز به همگان ... روزی که در آن همهی عکاسان جهان حرفه و هنر خود را گرامی بدارند و به ارزشهای آن افتخار کنند.
بیشک در دنیایی که به جهت کثرت؛ خیلی از پدیدهها و رویدادها فراموش میشوند، عکاسی و عکس به عنوان یک راوی؛ از مهمترین اختراعات بشر از قرن نوزدهم تاکنون بوده است ... از آن هنگام که «لوئی داگر» در پاریس فرایند خود را علنی نمود تا امروز، عکاسی راه درازی آمده است؛ تغییرات زیادی به خود دیده و روز به روز بر ضریب نفوذش در میان مردم و جوامع افزوده شده است ... از عکاسی با دوربینهای آنالوگ ... تا دیجیتالهای حرفهای و آماتور ... و صدالبته دوربینهای همیشه همراه در موبایل شهروندانِ خبرنگار!
عکاسی در طی تمام این سالها پرتوی درخشان بر بسیاری از گوشههای تاریک یا ناشناختهی زندگی بشر انداخته است و از پس این سالها به یکی از موثرترین، نیرومندترین، سریعترین و پرطرفدارترین ابزار و رسانههای بشر برای ارائهی اندیشهها و احساساتش تبدیل شده است.
«مارسل پروست»، نویسندهی شهیر فرانسوی، جایی در شاهکار همیشه ماندگارش «در جستجوی زمان از دست رفته» مینویسد: "به گمان من تنها عکاسی است که، همانند بوسه، میتواند با تازهترین کاربردهایش از درون آنچه به نظر ما چیزی با ظاهری قطعی و همیشگی میرسد صد چیز دیگر را بیرون بکشد که همه باز هماناند." ... «روز جهانی عکاسی» مبارک!
----------------------------------
1- Nicephore Niepce 1765-1833
2- Heliography
3- Louis Daguerre 1787-1851
4- Daguerreotype
5- India International Photographic Council
با اندکی تصرف در متن برگرفتهاز: benimaniat
هیمالیانوردی باید در دستور کار هیئت آذربایجان غربی قرار گیرد
اگر مسجل شود دیواره سنگنوردی «خوی» بلااستفاده است منتقل میشود!
مدیرکل ورزش و جوانان آذربایجان غربی گفت: برگزاری اردوهای آمادگی به منظور صعود به قلل مرتفع جهان و هیمالیا نوردی باید در دستور کار هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان قرار گیرد. وی همچنین تصریح کرد: در صورتی که بلااستفاده ماندن دیواره سنگنوردی شهرستان «خوی» برای این اداره کل ثابت شود، دستور انتقال این دیواره به یک شهرستان فعال را صادر خواهیم کرد.
«عبدالله چمن گلی» روز شنبه در جلسه تخصصی هیات کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان آذربایجان غربی افزود: آذربایجان غربی بزرگانی همچون شادوران «محمد اوراز» را در کارنامه ورزشی خود دارد و ادامه راه چنین قهرمانانی که عناوین جهانی را برای ایران اسلامی به ارمغان آورده اند، باید در اولویت کاری قرار گیرد.
وی اظهار کرد: حضور چهار ورزشکار جوان استان در اردو و عضویت تیم ملی ایران قابل توجه است و برنامه ریزی برای صعود به قله هیمالیا توسط ورزشکاران استان را از هیئت خواستاریم.
چمن گلی گفت: رشته کوهنوردی نیازمند تخصص علمی و عملی است و افرادی که بتوانند این دو تبحر را در کنار هم به خوبی ادغام کنند، شایستگی موفقیت در این رشته ورزشی سخت ولی مفرح و زیبا را دارند.
رییس هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی آذربایجان غربی نیز در این جلسه افزود: میزبانی مسابقات سنگنوردی قهرمانی کشور در ارتفاعات منطقه آزاد ماکو در شهریور ماه امسال از مهمترین برنامه های هیات کوهنوردی استان است.
محمد نوبخت نیا اظهار کرد: عضویت رضا فتاحی، صابر رحیمی، منصور عزیز و کیوان قادرپور در تیم ملی جوانان ما را بر آن داشته است که در بحث صعودهای فرا مرزی و ملی برنامه های دقیق و اصولی تری داشته باشیم.
وی افزود: نبود دیواره استاندارد در ارومیه به عنوان مرکز استان مشکل بزرگی برای هیات است که در این زمینه تقاضا داریم تا تمهیداتی اتخاذ شود که بتوانیم از دیواره 230 متری سپاه ارومیه بهره مند شویم.
نوبخت نیا گفت: صخرهنوردی، یخ نوردی، کوهپیمایی، سنگنوردی و در رأس آنها هیمالیا نوردی از اهم برنامه های هیئت میباشد که نیازمند تامین اعتبارات کافی و وجود تجهیزات لازم است.
هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی آذربایجان غربی دو هزار و 265 ورزشکار بیمه شده را تحت پوشش خود دارد.
منبع: ایرنا
ارتفاعات شهرستان «دماوند» و تداوم حوادثِ سقوط؛
اینبار ورزشهای هوائی!
مسئول امداد و نجات جمعیت هلال احمر شهرستان دماوند گفت: چترباز 35 ساله تهرانی، پس از سقوط در ارتفاعات 3هزار متری منطقه «آشنه» در شهرستان دماوند با تلاش عوامل امداد و نجات جمعیت هلال احمر این شهرستان از مرگ نجات یافت!
«حسین فارابی» به وقوع این حادثه اشاره کرد و گفت: ساعت 18 سهشنبه یک چترباز هنگام پرواز در ارتفاع سه هزار متری منطقه «آشنه» دماوند سقوط کرد که با حضور به موقع عوامل امداد و نجات توانستیم وی را از مرگ حتمی نجات دهیم.
وی با بیان اینکه در این عملیات هشت نفر از نیروهای امدادی در محل حاضر شدند، ادامه داد: این چترباز دچار شکستگی پاها و دنده ها و خونریزی داخلی شده بود که بعد از انجام مراحل اولیه امداد و نجات، توسط یک دستگاه آمبولانس به بیمارستان سوم شعبان دماوند منتقل شد.
فارابی علت سقوط را نداشتن فنون لازم جهت هدایت چتر، نبود شرایط جوی مناسب و نداشتن آگاهی از وضع هنگام پرواز دانست!
لازم به ذکر است، منطقه «آشنه» در روستای چنار شرق شهرستان دماوند واقع شده که به دلیل داشتن کوه های مرتفع محل مناسبی برای پرواز چتربازها است.
منبع: ایرنا
راهاندازی وبلاگ یک کوهنورد و عکاس طبیعت:
«مصطفی شکرابی» با «عکسانه»!
بنا بر خبر ارسالی به «کوهنوشت»؛ دوست گرامی «مصطفی شکرابی» که در زمینه کوهنوردی و عکاسی طبیعت بسیار فعال است، اخیراً با راهاندازی وبلاگ «عکسانه»؛ آثار و مکتوبات خود را در فضای مجازی نیز به اشتراک میگذارد.
وی رویکرد وبلاگش را انتشار مطالب آموزشی، نقد و بررسی هنر عکاسی عنوان کرده است.
برای «مصطفی شکرابی»عزیز آرزوی موفقیت داریم ... «عکسانه» را اینجا ببینید.
در قله «موستاق آتا» رخ داد؛
بانوی کوهنورد ایرانی برای نجات کوهنورد آلمانی از صعود صرفنظر کرد!
بانوی کوهنورد همدانی در حین صعود به قله موستاق آتا در کشور چین به دلیل مصدومیت شدید کوهنورد آلمانی از ادامه مسیر انصراف داد و موجب نجات این کوهنورد شد.
«لیلا ولی پور» 31 ساله تاکنون قله های مختلف داخلی نظیر دماوند، علم کوه، زردکوه، اشتران کوه، خط الراس دوبرار، دنا و همچنین قله های معروف سایر کشورها از جمله آرارات ترکیه، آراگاتس ارمنستان، موستاق آتا در چین، مراپیک نپال، لنین قرقیزستان را در سمت مربی و کوهنورد صعود کرده است.
وی اواسط هفته گذشته موفق شد به قله موستاق آتا چین صعود کند و پرچم کشورمان را در این قله به اهتزاز درآورد.
«لیلا ولی پور» درباره صعود به این قله مرتفع گفت: قله موستاق آتا یک کوه منفرد می باشد که از انتهای غربی «بیایان تاکلاماکان» در استان «سینک یانگ» در کشور چین سر بر می آورد و در مرکز سلسله جبال بزرگ آسیا قرار گرفته است که از جنوب به قراقروم، از غرب به پامیر و از شمال به کانلان و تیان شان ارتباط دارد.
این کوهنورد افزود: در برنامه صعود موستاق آتا ما از ایران به شهر ارومچی یکی از شهرهای غربی جمهوری خلق چین سفر و از آنجا با یک گروه هشت نفری ایرانی صعود خود را به این قله آغاز کردیم. وی تصریح کرد: شرایط جوی این منطقه بسیار نامساعد بود و سرمای هوا باعث شد دو کوهنورد آلمانی و یک کوهنورد چینی در اواسط صعود جان خود را از دست بدهند و رعب و وحشت عجیبی در بین سایر گروه ها بوجود آمد!
«لیلا ولی پور» تاکید کرد: با تمام شرایط سختی که برای ما بوجود آمده بود در ارتفاع هفت هزار و 100 متری این قله بودیم که متاسفانه یکی از کوهنوردان آلمانی دچار مصدومیت شدیدی شد و تنها گروهی که تصمیم به نجات این فرد گرفت گروه ایران بود که به دلیل امداد تیم آلمان و شرایط جوی نامساعد از ادامه صعود به قله منصرف شدیم.
وی افزود: برای یک کوهنورد سخت است که هزینه بسیار زیادی را متقبل شود و تا ارتفاع هفت هزار و 100 متری یک قله پیش برود اما نتواند به قله صعود کند اما من به شخصه به دلیل آنکه تصمیم به امدادرسانی به آن کوهنورد آلمانی گرفتم خوشحال هستم.
کوهنورد همدانی گفت: پس از این اتفاق، فدراسیون کوهنوردی آلمان و چین از گروه ما تشکر و قدرانی کرد و در مراسمی با توجه به صعود به ارتفاع هفت هزار و 100 متری از سوی فدراسیون چین حکم صعود به قله موستاق آتا به تیم ایران داده شد.
وی بیان داشت: این حرکت گروه کوهنوردی و ایثار کوهنوردان ایرانی بازتاب قابل توجهی داشته است.
ولی پور با بیان اینکه قصد دارد به یکی از قلل بالای هشت هزار متر شرکت کند، خاطرنشان کرد: اما این صعود بالای 45 میلیون تومان هزینه نیاز دارد که از عهده ام خارج است!
وی افزود: در بهترین شرایط به سر می برم و حیف است به دلیل نبود منابع مالی نتوانم به صعود اعزام شوم و امیدوارم بخش خصوص و خیرین ورزشی از من حمایت کنند تا بتوانم افتخار بزرگی را برای کشور و استان همدان کسب کنم.
منبع: ایرنا
نمای بزرگتر عکس را در فتوبلاگ «روزنه» ملاحظه نمائید: اینجا
عکس از: «حسین رضایی» با Canon6D
تابستان 94 / جنگلهای گیلان
هشدار!
به «آرارات» نروید؛ امن نیست!
با توجه به حوادث رخ دادهی اخیر در نوار مرزی کشور ترکیه؛ فدراسیون کوهنوردی از کلیه آژانسها، تورهای کوهنوردی، هیئتها، گروهها و باشگاهها درخواست نمود؛ تا زمان برقراری امنیت در خاک کشور ترکیه و حاشیه شهر «دوبایزید»، از سفر کوهنوردی به منظور صعود به قله «آرارات» اجتناب نمایند.
منبع: پایگاه خبری فدراسیون
کوهنورد معلول اردبیلی پس از ششمین صعود به «سبلان»:
با صدای بلند میگویم: «معلولیت» محدودیت نیست!
«حسنعلی زاده» معلول جسمی و حرکتی که سالهاست از پروتز پا استفاده میکند با عزمی راسخ برای ششمین بار به قله سبلان صعود کرد تا بار دیگر ثابت کند معلولیت محدودیت نیست.
«رضا حسنعلی زاده» پرچمدار گروه کوهنوردی بهزیستی شهرستان اردبیل گفت: از کودکی وقتی چشمم به سبلان می افتاد آرزویم صعود به این قله زیبا بود تا این که روزی با خود گفتم من میتوانم و عزم خود را جزم کردم و با تمرین توانستم به آرزوی دیرینه خود برسم.
او افزود: روزی دوست داشتم کسی کمکم کند تا به سبلان صعود کنم و امروز که برای بار ششم به خواسته ام رسیده ام بسیاری از من می خواهند که آنها را با خود به سبلان ببرم، امروز با صدای بلند میگویم: معلولیت محدودیت نیست!
«داور علی اکبری» سرپرست اداره بهزستی شهرستان اردبیل هم با قدردانی از «رضا حسنعلی زاده» اظهار امیدواری کرد معلولان همچون وی حضوری جدی و موثر در تمام عرصه های جامعه داشته باشند.
او افزود: بهزیستی شهرستان اردبیل از هیچ گونه حمایتی از جامعه هدف خود در چهارچوب قانون دریغ نکرده و از حرکت باز نخواهد ایستاد.
منبع: ایرنا
نمای بزرگتر عکس را در فتوبلاگ «روزنه» ملاحظه نمائید: اینجا
عکس از: «حسین رضایی» با Canon6D
تابستان 94 / «مانژ» پارک آبوآتش
روایت گروه خبرنگاران از فضای حاکم بر «بام ایران»؛
وندالیسم در «دماوند»!
همانگونه که در هفتهی گذشته نیز در «کوهنوشت» بازنشر داده شد؛ تعدادی از دوستان خبرنگار و همکاران رسانهای در «خبرگزاری ایسنا» موفق به صعود قله دماوند شدند ... روایت این عزیزان از اولین سفرشان به ارتفاعات «دماوند» در نوع خود جالب و حاوی نکات قابل توجهای است ... با هم میخوانیم:
بعد از اینکه به ابتدای جاده خاکی میرسیم، باید عوارضی پرداخت کنیم. 15 هزار تومان پرداخت و یک قبض به همراه یک کیسه زباله دریافت میکنیم و اگر هنگام برگشت از دماوند، قبض را به همراه کیسهی پر از زباله تحویل دهیم، 5 هزار تومان از مبلغمان را پس میگیریم.
قیمت عوارضی که برای خودروهای مختلف دریافت میشود متفاوت است و آنچه که روی بَنرها نوشته شده با آن مبلغی که دریافت میشود هم متفاوت است!
«گوسفندسرا»!
بسیاری از راهنمایان هم از اینکه این مبلغ صرف چه کاری میشود بیخبرند و میگویند: «مبلغی که پیش از این دریافت میکردند به 80 هزار تومان میرسید که اصلا نمیدانیم این مبلغ صرف چه کاری و کجا میشد؟! بابت پولی که میگیرند به جز یک کیسه زباله خدمات دیگری به کوهنوردان نمیدهند. با اعتراض راهنمایان تور «دماوند» و کوهنوردان این مبلغ کاهش پیدا کرد و بعد از آن هم در قبال پولی که دریافت میکنند قبض هم میدهند. شاید 5 درصد کوهنوردان از کیسه زبالههایی که با این مبلغ میخرند استفاده کنند»
مدت زمانی که از مجتمع کوهنوردی «پلور» تا «گوسفندسرا» با وانت طی میکنیم 45 دقیقه است، از دوراهی لار تا ابتدای جاده خاکی به سمت قله دماوند 13 کیلومتر است.
یکی از رانندههای وانت به خبرنگار ما درباره نامگذاری گوسفندسرا به عنوان بارگاه دوم کوهنوردی این منطقه میگوید: «این منطقه محل چرای گوسفندان مردم بومی «رینه» بوده است و هنوز هم مردمی که گوسفند دارند این منطقه را برای چرای دامشان انتخاب میکنند. شخصی به نام حاج احسان «گوسفندسرا» را برپا کرد.
او ادامه میدهد: «حاج احسان در قسمتی از کوه که به شکل سنگی بزرگ و غار مانند بود اتاقکی درست کرد و تابستانها گوسفندان را به این منطقه میآورد و به کوهنوردان هم شیر، ماست و کره میفروخت و از آن زمان به بعد این منطقه به نام «گوسفندسرا» معروف شد و بعدها شخصی برای استراحت کوهنوردان بارگاه و مسجد صاحبالزمان(عج) را ساخت.»
گوسفندسرا در ارتفاع 3020 متری - بعد از قرارگاه کوهنوردی پلور - دومین محل توقف کوهنوردان است تا لباسهای گرمترشان را بپوشند، آبی تهیه کنند و کولههای سنگینشان را به بارداری دهند تا قاطرها زحمت بالا آوردنشان را تا آخرین کمپ و به عبارتی بارگاه سوم کوه دماوند بکشند و خودشان با بار کمتری مسیر را تا ارتفاع 4200 متری طی میکنند. هزینه حمل بارها، کیلویی حساب میشود.
در «گوسفندسرا» زبالهها که عمدتا پلاستیک و بطری آب هستند در منطقه رها شدهاند و همان ابتدای راه حس خوب انرژی گرفتن از طبیعت را میگیرند!
وندالیسم در «دماوند»!
در طول مسیر زبالهها کمتر چشم را آزار میدهند و طبیعت «دیو سپید پای دربند» چشم را نوازش میکند، گرچه وندالیسم به دماوند هم سرایت کرده است و گروههای کوهنوردی جدا از آلودگیهایی که برای دماوند هدیه میآوردند یک اسپری رنگ هم به بار قاطرها اضافه میکنند تا بعد از صعود به قله و پایین آمدن از کوه روی صخرهها اثری از صعودشان به جای بگذارند و به نظر میرسد تنها زبالههایی که برای آن میگذارند کافی نیست.
بارگاه سوم محل اقامت کوهنوردان است تا بعد از اقامت یک شب در آنجا و به اصطلاح خودشان همهوایی در ارتفاع، راحتتر بتوانند قلعه 5671 متری دماوند را فتح کنند.
به گفته مسئول بارگاه سوم، «این اقامتگاه 4 اتاق و حدود 70 تخت دارد. فصل مرداد ماه هم که اوج کوهنوردی در دماوند است و جای خواب کم است بسیاری ترجیح میدهند در رستوران بارگاه بخوابند. ظرفیت رستوران این بارگاه حدود 50 نفر است و هزینه هر شب، 5 هزار تومان، هزینه هر تخت هم 10 هزار تومان است که پرداخت همین مبلغ هم برای بسیاری از کوهنوردان سنگین است و وقتی کرایه اقامت شبشان را درخواست میکنیم، پول را مچاله و طرفمان پرت میکنند و میگویند ما که راضی نیستیم و این پول را هم به عنوان صدقه پرداخت میکنیم!»
خدمات دائمی که در ارتفاع 4200 متری داده میشود
«عباس ازوجی» به همراه دو همکار افغانیاش که تنها کسانی هستند که به کوهنوردان در این کمپ خدمات میدهند، مدعی است: «هیچ کجای دنیا چنین خدماتی را که ما در کمپ به کوهنوردان میدهیم، نمیدهند. کوهنوردان باید به خودشان ببالند که 365 روز سال این کمپ باز است و میتوانند از خدمات آن استفاده کنند.»
او اضافه میکند: «بسیاری از جوانان ما بیکار که میشوند تصمیم میگیرند دماوند را به عنوان تفریح بالا بیایند و با کیسه فریزری که به عنوان دستکش دستشان میکنند و دمپایی و کولهپشتی دوران مدرسهشان به سمت دماوند راه می افتند و توقع دارند ما خدمات کامل از کیسه خواب گرفته تا لباس کوه را در اختیارشان بگذاریم، انگار که این کار وظیفه ماست.»
مسئول بارگاه سوم «دماوند» با بیان اینکه گاهی پیش میآید 15 روز حمام نمیرویم یا ماهها با خانوادههایمان در تماس نیستیم، ادامه میدهد: «شغل ما بسیار دشوار است، در عین حال که سختیهای بسیاری تحمل میکنیم همه توقع دارند همیشه سرحال باشیم. گاهی مجبور میشویم آب گرم کنیم تا فقط بتوانیم سرمان را بشوریم. غذایمان همیشه کنسرو است. مجبوریم زمستانها و در دمای منفی 9 درجهی اتاق با یک بخاری نفتی سر کنیم، لب و چشمهایمان میسوزد و اشیایی که 20 سانت از بخاری فاصله دارند یخ میزنند.»
داستان ترسناک «دماوند»!
ازوجی میافزاید: «جدا از همه این مشکلات در تنهایی دچار مالیخولیایی میشویم. بارها شده که زمستانها در کمپ تنها و منتظر آمدن گروهی کوهنورد بودم و احساس کردم صدای پای کسی از پلهها میآید یا در میزنند، اما وقتی در را باز میکنم کسی پشت آن نیست! زمانی که از ارتفاع پایین میروم و این اتفاقات را برای دوستانم تعریف میکنم من را مسخره میکنند و میخندند. در حالی که هرچه در ارتفاع بیشتر زندگی میکنم، بیشتر دچار توهم میشوم.»
او با بیان اینکه حدود یک میلیون تومان حقوق میگیرد، اظهار میکند: «زندگی در ارتفاع حافظه را کم میکند. بارها شده توانایی یک جمع و تفریق ساده را ندارم و از دیگران کمک میگیرم یا نوشتن نام محمد را فراموش میکنم.»
مسئول این بارگاه درباره چگونگی انتقال زبالههای تولید شده هم بیان میکند: «بعد از آنکه زبالهها را جمع کردیم، بار قاطر میکنیم و پایین میبریم و در پلور دِپو میکنیم.»
این در حالی است که خبرنگار ایسنا از محلی که زبالهها در آن سوزانده میشود عکس میگیرد و ازوجی درباره این محل میگوید: تنها بعضی از زبالهها را میسوزانیم و این کار همیشگی نیست!
ازوجی همچنین درباره پختن غذا در ارتفاع میگوید: «پختن غذا در ارتفاع کار بسیار دشواری است و چون آب به نقطه جوش نمیرسد بنابراین نمیشود در ارتفاع هر نوع غذایی را درست کرد. راهنمایان تور هم خودشان برای مسافرانشان غذا میپزند و مواد لازم را همراهشان میآورند. معمولا سوپ و عدسی برای سرو داریم و بسیاری از کوهنوردان هم به دلیل خام بودن عدسها گلایه میکنند در حالی که ممکن است برای پختن آن دور روز وقت گذاشته باشیم اما به دلیل ارتفاع نمیپزد.»
او اضافه میکند:«غذا خوردن در ارتفاع سخت است و اشتهای آدم کم میشود. برای پخت و پز هم از کپسول گاز استفاده میکنیم. در کل 50 کپسول گاز داریم و هربار که هر کدام از آنها خالی میشوند جلوی کمپ میگذاریم تا بار قاطران شوند و بعد از اینکه پر شدند دوباره بالا آورده شوند.»
این مسئول درباره ساعات روشنایی کمپ هم میگوید: «موتور برق از ساعت18 تا 22 روشن است.»
وی همچنین درباره ساخت این کمپ اظهار میکند: «این کمپ در سال 87 به بهرهبرداری رسید و چون طرح ملی بود برای ساختش میلیاردی هزینه شد و مبلغ واقعی آن مشخص نیست. ساخت اینجا حدود سه سال زمان برد و میگویند زمانی که هلیکوپتر مصالح لازم برای ساخت را می آورد سقوط کرد و 8 نفر کشته شدند.»
تفاوت در افتخار خارجیها و ایرانیها
ازوجی به کسانی که دوست دارند دماوند را ببینند، توصیه میکند: «هیچ وقت دماوند را دست کم نگیرند و بدون تجهیزات فکر کوهنوردی به سرشان نزند. از طرفی برخی از کوهنوردان ما حتما باید هزینه کنند و خارج از کشور بروند تا بتوانند ارتفاعی را فتح کنند، در حالی که بسیاری از کوهنوردان خارجی برای فتح دماوند به ایران سفر میکنند و این برایشان افتخار است.»
او که دل پری دارد ادامه میدهد: «این پناهگاه یک هتل 5 ستاره نیست که خدماتی را که یک هتل شهری به مسافر میدهد، انجام دهد. از زمانی که این کمپ ساخته شده است، بسیاری به امید اینکه امکانات لازم وجود دارد به دماوند میآیند و از ما توقع کیسه خواب و غذاهای آن چنانی دارند در حالی که ما همین مواد غذایی را هم به سختی بالا میآوریم.»
ازوجی میگوید: «بسیاری از طبیعتگردها و کوهنوردها در دنیای مجازی کمپین حفاظت از طبیعت راه انداختهاند اما به محض اینکه وارد کوه میشوند همه چیز یادشان میرود و زبالههایشان را هم آنجا رها میکنند.
او درست میگفت:
بیشترین چیزی که چشم من را تا قله دماوند آزار داد، دستمال کاغذیهای رها شده، بطری آب و بقایای قوطیهای فلزی کنسرو تا قله دماوند بود!
گزارش و عکس از خبرنگار ایسنا: «کبریا حسینزاده»