سلام
خوبین همه شما خوانندگان که گاهی وقتا که بی کار می شین میاین اینجا و به من سر می زنید
من الان تو اوج خوشحالی هستم
برای اینکه وبلاگم به حدود ۰۰۰/۱۰ خواننده رسیده این یعنی این که من اسم زوارم را جاودونه کردم
چیزی و جایی که تمام عشق من از اون مشعت می گیره
این موفقیت را به خودم که باورش نمی کنم واقعا تبریک میگم
تو این مدت خیلی کارا کردیم که خوب با شکست روبرو شد
مثلا ایجاد گروه : این هم گروه ما اگر دوست بشید خوشحال میشیم
http://groups.yahoo.com/group/zoeram
اگر عضو بشید خیلی خوشحال میشم
در ضمن موضوعش هم بیشتر شعره
اما بازم خدا را اشکرم برای این که من عاشق وبلاگم و اسم زوارم هستم
ممنون که به من سر زدین تا به این موفقیت برسم
بیشتر به من سر بزنین
دیگر اگر گریان شوی ، چو شاخه ای لرزان شوی، در اشکها غلطان شوی
دیگر نمی خواهم تو را
دیگر اگر محرم رازم شوی ، شکسته چون تارم شوی ، تنها گل نازم شوی
دیگر نمی خواهم تو را
دیگر اگر باز گردی از سفر ، آواره گردی در به در ، شب نخوابی تا سحر
دیگر نمی خواهم تو را
دیگر اگر باز گردی از خطا ، دنبالم آیی به هر کجا ، ای سنگدل ای بی وفا
دیگر نمی خواهم تو را
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده با چشمان تر
عشق یعنی در جهان رسوا شدن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی چون محمد پا به راه
عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه
عشق یعنی بیستون کندن به دست
عشق یعنی زاهد اما بُـت پرست
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی یک شقایق غرق خون
عشق یعنی درد و محنت در درون
عشق یعنی یک تبلور یک سرود
عشق یعنی یک سلام و یک درود
| |
| |
وقتی گلدان خانه شکست پدر گفت :زیبا بود مادر گفت: حیف بود خواهر گفت:گران بود برادر گفت:قضا و بلا بود اما وقتی قلب کوچک من شکست هیچ کس حتی آخ هم نگفت. قلبم را شکستی پس من تو را بیشتر از انچه از قبل بود دوست دارم زیرا حالا هر تکه از قلبم که شکسته تو را جداگانه دوست دارد. |
باید از عشق تو مردن چه بیایی چه نیایی!
مردن
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
هر چه جان کند تنم ، عمر حسابش کردند
گم شده
دیروز تمام خاطرات با تو بودنم را دور ریختم ...
و امروز هر چه می گردم خودم را پیدا نمی کنم !!!!
الهی ...
...الهی آنکس که در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشت
الهی تنهاترین تنهاکسش در تنهاترین تنهاییش تنهای تنهایش گذارد...
چو بیایی
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
جه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
چو بیایی کشدم وصل چو نیایی کشدم هجر
باید از عشق تو مردن چه بیایی چه نیایی
گلبرگ مغرور
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با خفت و خاری پی شبنم نمیگردم